تولید آهن در ورزنه  اشتباه پی اشتباه

در شرایطی که منطقه ورزنه  چند سالی است در بحران فزاینده بی‌آبی و فرسایش خاک  قرارگرفته و برخی پیامدهای ناگوار و جدی آن به‌صورت فقر و مشکلات اقتصادی دامن‌گیر مردم آن شده، احداث صنعت در این منطقه، طنز تلخی است که نقل آن نیز روا نیست. 

تولید آهن در ورزنه  اشتباه پی اشتباه

اصفهان امروز- محمود سلطانی:

در شرایطی که منطقه ورزنه چند سالی است در بحران فزاینده بی‌آبی و فرسایش خاک قرارگرفته و برخی پیامدهای ناگوار و جدی آن به‌صورت فقر و مشکلات اقتصادی دامن‌گیر مردم آن شده، احداث صنعت در این منطقه، طنز تلخی است که نقل آن نیز روا نیست.
خبر احداث صنعت، آن‌هم صنعت تولید کنستانتره آهن در منطقه‌ای چنین آسیب‌پذیر، اگر درست باشد، واقعاً شگفت‌آور و نگران‌کننده است.
نقض غرض آشکار است. دهن‌کجی به فریادهای صدها هزار نفر از ساکنان منطقه که چندین سال است حق طبیعی خود، یعنی آب و زندگی را مطالبه می‌کنند و گوش شنوایی وجود ندارد. حقیقت دارد؟ تولید آهن؟ در ورزنه؟ در منطقه‌ای که به کویر خشک و بی‌آب‌وعلف پهلو میزند؟.
علت انتخاب این محل برای احداث چنین صنعتی چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟ ترحم به مردم منطقه؟ پاداش چندین سال محرومیت و ناکامی آنان از حقابه خود؟ حق سکوت به آنان برای چشم‌پوشی از مطالبه حق مسلم خود که در نتیجه بی‌تدبیری مدیران به تاراج رفته و می‌رود؟ یا ایجاد اشتغال؟ شنیده‌ها حاکی است که لشکر تاراج و تخریب طبیعت، این بار هم عَلَم «ایجاد اشتغال» را بر سرِ نیزه کرده و کویر ورزنه را نشانه گرفته است؟ اشتغال برای چند نفر؟ بیست، سی، چهل؟ یا بیشتر؟ با چه قیمتی؟ مگر مشکل اصلی مردم ورزنه اشتغال است؟ چرا نعل وارونه می‌زنید؟
مشکل اصلی مردم، بی‌آبی و بلااستفاده ماندن هکتارها زمین حاصلخیزی است که چندین سال است رها شده‌اند. نه به امان خدا، بلکه به دست خشکی و خشونت منطقه. زمین‌هایی که بسیاری از آنها و پیش از بیداد زمامداران آب کشور، از چنان قابلیتی برخوردار بود که سالانه چند نوبت کشت می‌شد و درصد قابل‌توجهی از نیاز به فرآورده‌های کشاورزی و خوراکی استان و کشور را تأمین می‌کرد. همین زمین‌هایی که امروز فرسنگ در فرسنگ از تشنگی می‌سوزند و تماشای سراب سوزانشان دل هر بیننده‌ای را کباب می‌کند. مشکلات صنایع فولاد در دیگر مناطق استان کم بود، حالا خبر ایجاد صنعت فولاد در منطقه طبیعی ورزنه را بشارت می‌دهند. آیا درست است؟ ایجاد فولاد در ورزنه؟ با تصمیم چه کسی؟ با سرمایه کیان؟ از کجا آمده‌اند؟ با حمایت، موافقت، به سود و از کیسه چه کسی؟ واقعیت آشکاری است این‌که در حال حاضر احداث هر نوع صنعت در منطقه ورزنه که مصرف آب و انرژی انبوه داشته و تولید فاضلاب نماید، تهدیدی جدی برای طبیعت تفتیده منطقه است. آیا درک این واقعیت برای برخی کسان واقعاً دشوار است؟ یا به صلاح خود و موقعیت و منافعشان نیست آن را درک کنند؟ در شرایط کنونی حتی احداث صنایع وابسته به کشاورزی نیز به علت عدم تولید فرآورده‌های موردنیاز آن ضرورت و توجیهی ندارد چه رسد به صنعت تولید فولاد. صنعتی که در صورت رعایت کامل اصول ایمنی و زیست‌محیطی هم عامل بالقوه‌ای برای تخریب منطقه است هرچقدر هم که سیستم آنها به‌اصطلاح «بسته» باشد. صنعتی که با گذشت زمان و همچون صنایع خَلَف و مادر خود مبادرت به افزایش کمی و کیفی فعالیت‌های خود نیز خواهد کرد و بساطش را بسیار بیش از طرح اولیه در منطقه خواهد گسترد. چه‌بسا از هم‌اکنون هم مِنت آن بر سر مردم و منطقه خواهد بود که: ایجاد اشتغال کردیم، آب هم بی‌آب. چنین مباد. پشتوانه قانونی احداث فولادسازی در ورزنه چیست؟ آیا قوانین و ضوابط محیط‌زیست اجازه داده؟ اگر قانون، به‌راستی معیار تصمیم‌گیری است، چرا درباره تأمین حقابه زاینده‌رود و گاوخونی و کشت و کار مردم منطقه محروم و بلادیده ورزنه اجرا نمی‌شود؟ با فرض انجام ارزیابی زیست‌محیطی از سوی سرمایه‌گذار و تأیید گزارش آن توسط اداره کل حفاظت محیط‌زیست استان، آنچه درباره این منطقه خاص دارای اهمیت بوده و هست و مغفول مانده، توجه به ملاحظات زیست‌محیطی منطقه است. یکی از بخش‌های گزارش ارزیابی زیست‌محیطی، نظرخواهی عمومی است که بعید به نظر می‌رسد مردم محل حاضر باشند در برابر اشتغال چند ده و حتی چند صد نفر در یک واحد صنعتی، محل زندگی و کار و سرمایه خود و نسل‌های آینده را بسود چند نفر سرمایه‌گذار و برای همیشه دستخوش آلودگی و تخریب‌های حاصل از عملیات صنعتی قرار دهند.


ارسال نظر